رسانه در قلمرو تربیت، یا تربیت در قلمرو رسانه
انسان در زندگی اجتماعی کنونی و در برخورد با دیگران نیازمند ارتباط است و تنها از طریق این ارتباط، نیازهای فردی و اجتماعی خود را برآورده میکند. اگرچه رشد رسانهها و وسایل ارتباط جمعی در ابتدا بسیار ساده و ناچیز بوده اما در عصر حاضر تحول عظیمی را در این حوزه شاهد هستیم. امروزه رسانههای جمعی هم ابزاری برای سرگرمی و تفریح مردم شدهاند و هم وسیلهای برای تعلیم و تربیت فکر و اندیشه آنها که در نهایت سبب تحول جامعه میباشند. پس رسانههای جمعی از این جهت بسیار حائز اهمیت اند و به همین دلیل میتوانند نقش بسزایی در تعلیم و تربیت نسل حاضر ایفا کنند.
در یک کلام رسانهها بدون آنکه نام معلمی و مربیگری بر خود گیرند، در گروه تعلیمدهندگان و مربیان هستند. از آنجا که در دنیای امروز همه چیز به سمت صنعتی شدن و فناوری، در حال حرکت است سهم معلمان و خانوادهها در تکوین شخصیت دانشآموزان روزبهروز کمرنگتر میشود و به جای آن عوامل دیگری همچون رسانهها نقش عمدهای را بر عهده دارند. در مجموع رسانههای ارتباطی، خواه برای آموزش و تعلیم، برنامهریزی شده باشند و خواه نشده باشند، آموزشدهندهاند. زیرا مردم همواره از این رسانهها تأثیر میپذیرند و از آنها آموزش میگیرند. نباید فراموش کرد که رسانهها در همه ابعاد زندگی و عرصههای مختلف به ویژه تربیت، هم فرصتاند و هم نگرانی؛ زیرا دقیق نمیدانیم آنها تا چه اندازه در آموزش و تربیت و رشد جوانان و فرزندان ما تأثیرگذار هستند.
در سالهای گذشته رسانهها بسیار محدود بودند ولی با گذشت زمان و پیشرفت علم و فناوری، رسانهها نیز گسترش یافته و قلمرو وسیعی را تشکیل میدهند. ابتدا رسانههای مکتوب در حد ابتدایی شکل گرفت و سپس رسانههای دیگر ظهور کرد. زمانی بود که کتاب به عنوان مهمترین وسیله ارتباطی در میان ملل مختلف دنیا مطرح بوده است؛ ادیان آسمانی و پیامبران، پیام خود را با کتاب و تعلیم آن به مردم آغاز کردند و رسالت برخی از این پیامآوران با کتاب و وحی شروعشده است. با پیشرفت علم، دامنهی رسانهها وسیعتر شده و وسایلی همچون روزنامه و مجلات نیز به آن اضافه شد. در طول دو قرن گذشته بشر با رسانههای نسبتاً پیشرفته همچون رادیو و تلفن پا به عرصه وجود نهاده است و بعد از آنها به تدریج رسانههای پیشرفتهای همچون تلوزیون و سینما به وجود آمد که نقش بسیار مهمی در تربیت و تعلیم مردم برعهده گرفتند. امروزه این رسانههای مهم در عرصه تربیت و آموزش علمی کودکان و نوجوانان نقش بسیار مهمی ایفا کرده و میکند و دامنهی رسانهها به همین تعداد محدود نشد و در طول نیمقرن رسانههایی همچون کامپیوتر، اینترنت و ماهواره نیز که بسیار پیشرفته است، به آن اضافه شد.
تاثیر رسانه های اجتماعی امروزی بر تربیت کودکان و خانواده
فرزندان و کودکان ما در دنیایی زندگی میکنند که «تکثر رسانهای» داریم. این روزها شبکههای اجتماعی به پدیدهای مهم و بسیار پرطرفدار در میان تمامی سنین تبدیل شده و حتی کودکان را نیز درگیر خود کرده است. کودکانی که گروههایی با همکلاسیهای خود در شبکههای اجتماعی همچون تلگرام و واتساپ تشکیل دادهاند کم نیستند و حتی میتوان ردپای کاربران کمسنوسال را در شبکههای اجتماعی بزرگتری همچون اینستاگرام و یا فیسبوک مشاهده کرد. تأثیر فضای مجازی و رسانههای اجتماعی امروزی بر تربیت کودکان گریبانگیر جامعه شدهاست. کودکان از طریق تلویزیون درباره خود، زندگی خود، چگونگی رفتار در شرایط گوناگون و چگونگی برخورد با مشکلات خانوادگی و شخصی، چیزهای زیادی میآموزند و این اجتماعیشدن از طریق تلویزیون با توجه به ویژگیهای تلویزیون و کودک، از هر چیزی نافذتر است. در صورتی که رسانه آنچنان بر زندگی کودک احاطه داشتهباشد که او را از سایر فعالیتهای اجتماعی، مانند بازی با همسنوسالان دور سازد، کودک در فضایی مجازی رشد و زندگی میکند که بازندگی واقعی بسیار فاصله دارد و سبب میشود در آینده، کودک از حیث تطبیقپذیری با جامعه دچار مشکل شود. احاطهی تلویزیون و کامپیوتر ممکن است باعث سردی روابط اجتماعی کودکان با والدین و همسنوسالان نیز شود و این کمرنگ بودن سطح اجتماعی، پایین آمدن مهارتهای اجتماعی را سبب میشود.
گسترش فضای مجازی در حوزهی رابطه فرزندان و والدین نیز تغییراتی به وجود آوردهاست که از جملهی آن به کاهش نقش خانواده به عنوان مرجع، کاهش ارتباط والدین با فرزند، شکاف نسلی به دلیل رشد فنآوری، از بین رفتن حریم بین فرزندان و والدین و ایستادن در برابر یکی از والدین یا هر دو را میتوان نام برد.
یکی از زمینههای اصلی در بروز مشکلات خانوادگی و اصولا نارضایتی از زندگی مشترک، فضای مجازی است که تحت تأثیر تولیدات رسانهای به وجود آمده و باعث شده تا سطح توقع از زندگیهای مشترک را به ویژه در میان نسل جوان بالا ببرد. از آنجا که فضای سایبری، صحنهای فرهنگی و اجتماعی است که فرد خود را در موقعیتهای متنوع، نقشها و سبکهای زندگی قرار میدهد، خود زمینهای است برای آسیبپذیری شخصیت کاربر که در نتیجه، موجب چند شخصیتی شدن کاربر خواهد شد. در فضای سایبر، بیش از آنکه هویت ظاهری فرد مطرح شود درون مایههای افراد بروز میکند. هرکس درصدد بیان اندیشهها و علاقهمندیهای خویش است. مطرح نشدن هویت شخصی و مشخصات فردی در اینترنت موجب تقویت شخصیتهای چندگانه و رشد و استحکام آن میشود. در تبیین و بررسی جایگاه تلویزیون در خانواده، میتوان آن را یکی از اعضای خانواده قلمداد کرد که نبودش بلافاصله ملموس و وابستگی دیگر اعضای خانواده به آن کاملاً محسوس است. اعضای خانواده ضمن تعامل باهم، با تلویزیون نیز تعامل دارند. این وابستگی به حدی است که روابط عاطفی دوران قدیم را از بین برده، همهی مجالس و همنشینیهای ایام گذشته بشر جای خود را به رسانههای اجتماعی امروزی واگذار نموده است. عوامل گوناگونی انسجام عاطفی خانواده را به مخاطره میاندازند. یکی از عوامل اثرگذار بر گسستگی انسجام خانواده، گسترش رسانهها و استفاده افراطی از آنهاست. رسانههای جمعی به دلیل کارکرد متنوع خود، جای ارتباط بین فردی از نوع چهرهبهچهره را گرفتهاند. همچنین پدران و مادران نیز به دلیل تأثیر روزافزون رسانههای اجتماعی امروزی بیش از پیش حس اعتماد به نفس خود را در تربیت کودکان و فرزندان خود از دست دادهاند.
برخی از اثرات منفی رسانه بر تربیت فرزندان:
- تخریب تصویر بدنی
- عادی سازی خشونت
- رفتار جنسی پرخطر
- تجاری سازی همه چیز
- چاقی و افزایش وزن
- افت تحصیلی
گرد آورندگان:فاطمه مهدیپور و ملیحه ربیعی
{نقش و تاثیر رسانه ها در تربیت اجتماعی و دینی کودکان، نوجوانان، جوانان و خانواده، حمیده احسانی، مجله نخبگان علوم انسانی و مهندسی، شماره 2-جلد 6، سال 96}
دیدگاهتان را بنویسید